اینکه همه مثل هم خوب باشند، خوب نیست!
البته نه در اخلاق بلکه در تجارت، هر کسی باید به شیوه خاص خودش خوب باشد. این توصیه مایکل پورتر در دهه ۱۹۸۰ به شرکتهای آمریکایی بود؛ زمانی که رقابت شدید ژاپنیها در بازارهای آمریکا، صنعت این کشور را تحت فشار گذاشته بود. پورتر با بررسی رفتار شرکتهای ژاپنی دریافت که آنها عملکرد بهتری را به لطف روشهایی مانند مدیریت کیفیت فراگیر، تولید ناب و بهرهوری دارند، اما مشکل اینجا بود که تقریباً همهشان شبیه هم بودند! یعنی خوب بودند، اما همهشان یک جورخوب بودند. پورتر در یادداشتی که در هاروارد بیزنس ریویو چاپ شد استدلال کرد که ژاپنیها بندرت پیش میآید که استراتژی داشته باشند. یعنی «ژاپنیها استراتژی ندارند».
راهکاری که او پیدا کرد این بود که «متمایز شوید!» به جای اینکه همه یک مسیر را دنبال کنید، هر شرکت باید به شیوه خاص خود منحصربهفرد باشد. او دو استراتژی مشخص را هم نشان داد: «رهبری در هزینهها» یا «تمایز بر اساس یک ویژگی برجسته». این توصیهها، ورق رقابت را به نفع آمریکاییها برگرداند و به شرکتهای آمریکایی کمک کرد تا دوباره قدرت بگیرند.
اما ۳۰ سال بعد، چینیها که قصد داشتند وارد بازارهای جهانی شوند، اشتباه ژاپنیها را تکرار نکردند. آنها فهمیدند که برای موفقیت باید دو مسیر را دنبال کنند: کاهش هزینه یا تمایز.
امروز، آمریکا با رقیبی سرسختتر از ژاپن روبهروست: چین! رقیبی که میداند باید ارزانتر تولید کند یا کاملاً متمایز باشد. و این کار را هم بهخوبی انجام میدهد. برخلاف ژاپنیها، شرکتهای چینی استراتژی دارند.
دیپسیک (DeepSeek) فقط یک مثال نیست، بلکه نمونهای از آخرین تحولاتی است که در چارچوب همین استراتژی رخ داد. اگر گرایش سیاسی را کنار بگذاریم، جکسون هینکل، مفسر سیاسی و اینفلوئنسر آمریکایی، در توییتی به این رقابت اشاره کرده و برخی از مهمترین تقابلهای استراتژیک چین و آمریکا را فهرست کرده است:
| DeepSeek vs. OpenAI | هنوز در حد رقابت نیستند، ولی چین سرمایهگذاری زیادی در هوش مصنوعی کرده است | 
| BYD vs. Tesla | از نظر حجم تولید جلوتر است، اما تسلا همچنان در نوآوری و سودآوری پیشرو است | 
| Huawei vs. Apple | هواوی در چین قوی است، اما در سطح جهانی اپل همچنان سهم بزرگی دارد | 
| Alibaba vs. Amazon | علیبابا در آسیا قوی است، اما آمازون در بازارهای غربی مسلط است | 
| TikTok vs. Instagram | تیکتاک محبوبتر شده، ولی این یک رقابت مداوم است | 
| RI vs. Build Back Better | پروژهای جهانی است، اما مشکلاتی هم دارد | 
اگر دقیقتر نگاه کنیم، شرکتهای آمریکایی آنچنان که فکر میکنیم قافیه نباختهاند، آنها یک گام جلوتر رفتهاند و موقعیت «نوآوری و تکنولوژی» را انتخاب کردهاند، در حالی که چین روی کاهش هزینه و تمایز تمرکز دارد. آنها استراتژی نوآوری و تکنولوژی را انتخاب کردهاند.
من نمیخواستم استراتژی بینالمللی کشورها را بگویم، چون اصلاً بلد نیستم! اما از حرکتهای شرکتهای این کشورها میتوانیم چند درس مهم برای کسبوکار خودمان بگیریم:
- هر کسبوکار باید یک موقعیت منحصربهفرد برای خود انتخاب کند.
- مهم نیست چقدر خوب هستی، مهم این است که چقدر متمایز هستی.
- تقلید کورکورانه از دیگران، حتی اگر موفق باشند، لزوماً موفقیت نمیآورد.
- رقابت پایدار نیاز به یک استراتژی مشخص و پایدار دارد، نه فقط اجرای روشهای موفق دیگران.
- دنیا با سرعت در حال تغییر است؛ برنده کسی است که مسیر خاص خودش را بسازد.
۶-اگر کسی در یک موقعیت موفق شد، لزوماً همان مسیر را تکرار نکن. موقعیت خاص خودت را بساز. (همانطور که چینیها به جای تقلید از ژاپن، مسیر هزینه و تمایز را انتخاب کردند یا آمریکاییها که نوآوری و تکنولوژی را انتخاب کردهاند.
و در نهایت، مهمترین درس:
«اگر میخواهی موفق شوی، باید راه خودت را پیدا کنی!»
اگر میخواهید با نظریه موقعیتیابی بیشتر آشنا شوید: کتاب «برآمده از موقعیت»
 
								 
															