۵ روند جدید در استراتژی کسبوکار در حال شکلگیری است. دنیای استراتژی کسبوکار در حال تغییرات بزرگی است و سازمانها دیگر نمیتوانند با استفاده از روشهای قدیمی به چالشهای امروز پاسخ دهند. تغییرات سریع در فناوری، شرایط اقتصادی و نیازهای مشتریان باعث شدهاند که استراتژیهای کسبوکار بهطور مداوم در حال تحول باشند.
این تحولات نهتنها به رقابتپذیری کمک میکنند، بلکه به کسبوکارها این امکان را میدهند که با استفاده از استراتژیهای نوآورانه، در مقابل تغییرات سریع بازار و نیازهای جدید مشتریان مقاومت کنند. در این پست، به معرفی پنج روند کلیدی جدید در دنیای استراتژی کسبوکار پرداختهایم که در شرایط امروز و بهویژه در بازار ایران، تأثیر بسیاری دارند.
۵ روند جدید در استراتژی کسبوکار
۱-دیجیتالسازی و تحول دیجیتال. تحول دیجیتال دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است. دیجیتالسازی به سازمانها این امکان را میدهد تا از فناوریهای نوین برای بهبود فرآیندها، ارتباط با مشتریان و استفاده از دادهها بهره بگیرند. در دنیای امروز، برای موفقیت در کسبوکار، شرکتها باید تمامی بخشها از تولید و عملیات گرفته تا بازاریابی و خدمات مشتری را دیجیتالی کنند. این موضوع باعث میشود که کسبوکارها سریعتر و مؤثرتر به تغییرات بازار پاسخ دهند و در کنار آن، خدمات بهتری به مشتریان خود ارائه کنند.
در ایران، شرکتهایی مانند اسنپ و دیجیکالا نمونههای برجستهای از تحول دیجیتال هستند. اسنپ با استفاده از اپلیکیشنهای موبایلی و دادههای جغرافیایی توانسته است خدمات حملونقل را به یک تجربه کاربری بسیار راحت تبدیل کند و در این مسیر از نوآوری در فناوری بهره برده است. همچنین دیجیکالا با ایجاد زیرساختهای دیجیتال و بهرهبرداری از تجارت الکترونیک، به یکی از بزرگترین پلتفرمهای فروش آنلاین در ایران تبدیل شده است.
۲-مسئولیت اجتماعی و پایداری. در کنار دیجیتالسازی، یکی دیگر از روندهای جدید که تأثیر زیادی در استراتژیهای کسبوکار دارد، توجه به مسئولیت اجتماعی و پایداری است. مصرفکنندگان و ذینفعان امروزی بیشتر از هر زمان دیگری به مسئولیتپذیری شرکتها در قبال محیطزیست و جامعه توجه دارند. این روند بهویژه در صنایع مختلف ایران، مانند انرژی و تولید، بهطور ملموسی در حال رشد است. شرکتهایی که استراتژیهای پایداری را در نظر میگیرند، علاوه بر جذب مشتریان وفادارتر، جایگاه اجتماعی بهتری نیز کسب میکنند.
شرکتهایی که در ایران به طور خاص بر مسئولیت اجتماعی توجه دارند، زیتون آرشیا و شامپوی فیروز هستند. زیتون آرشیا از افرادی که دارای سوءپیشینه هستند بهعنوان نیروی انسانی خود استفاده میکند و به این افراد فرصتی برای بازگشت به جامعه و شروع مجدد میدهد. این رویکرد، علاوه بر این که به بهبود وضعیت اجتماعی این افراد کمک میکند، از نظر اجتماعی هم تاثیر زیادی در بهبود تصویر برند و افزایش اعتماد مشتریان دارد.
همچنین شاپموی فیروز که به تولید محصولات بهداشتی میپردازد، به طور مداوم از افراد معلول در روند تولید و مدیریت خود استفاده میکند. این اقدام نه تنها به ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد با نیازهای خاص کمک میکند، بلکه به برند فیروز این امکان را میدهد که در جامعهای که به مسئولیت اجتماعی اهمیت میدهد، جایگاه ویژهای پیدا کند.
۳-نوآوری باز (Open Innovation). در گذشته، نوآوری بیشتر به عنوان یک فرآیند درونسازمانی شناخته میشد، اما اکنون سازمانها برای نوآوری باید از ایدهها و منابع بیرونی نیز بهرهبرداری کنند. به این رویکرد، «نوآوری باز» گفته میشود. این روند به کسبوکارها کمک میکند تا با استفاده از همکاری با دانشگاهها، استارتاپها و سایر شرکای خارجی، محصولات و خدمات نوآورانهتری ایجاد کنند و فرایند نوآوری خود را تسریع کنند.
در ایران، فناپ و همراه اول بهطور جدی به این روند پرداختهاند. فناپ با همکاری با استارتاپها و دانشگاهها، در تلاش است تا از جدیدترین نوآوریها در دنیای فناوری بهرهبرداری کند. همچنین همراه اول با راهاندازی آزمایشگاه نوآوری، ایدههای جدید را از خارج از سازمان جذب کرده و به پروژههای عملی تبدیل میکند.
۴-تجربه مشتری محور (Customer-Centricity). یکی از تحولات بزرگ در دنیای استراتژی کسبوکار، توجه به تجربه مشتری است. سازمانها باید نه تنها بر فروش تمرکز کنند، بلکه باید تجربهای بینظیر برای مشتریان خود خلق کنند. امروزه مشتریان دیگر فقط به دنبال خرید محصولات و خدمات نیستند؛ آنها به دنبال تجربهای هستند که برندها به آنها ارائه میدهند. این تجربه از اولین تماس با برند تا مراحل پس از خرید باید کاملاً مثبت و متناسب با نیازهای مشتری باشد.
در ایران، برندهایی مانند زرماکارون و بانک ملت توانستهاند با تمرکز بر تجربه مشتری، جایگاه خود را در بازار تقویت کنند. زرماکارون با استفاده از تکنولوژیهای جدید در تولید و بستهبندی، تجربه خرید و مصرف متفاوتی را برای مشتریان ایجاد کرده است. بانک ملت نیز با ارائه خدمات دیجیتال بانکداری و راههای آسانتر برای دسترسی به خدمات مالی، توانسته است توجه بسیاری از مشتریان خود را جلب کند.
۵- چابکی سازمانی (Agility). در دنیای پر از عدمقطعیت و تغییرات سریع، چابکی به یک مزیت رقابتی بزرگ تبدیل شده است. سازمانها باید قادر باشند به سرعت به تغییرات بازار و نیازهای مشتریان واکنش نشان دهند و استراتژیهای خود را بهطور مستمر بهروز کنند. چابکی سازمانی به کسبوکارها این امکان را میدهد که در شرایط بحرانی و در زمانهای تغییرات غیرمنتظره، سریعتر از رقبا واکنش نشان دهند و به موفقیت دست یابند.
برای چابکی استراتژیک میتوان به گروه بهمن اشاره کرد. این گروه در صنعت خودروسازی ایران، با تغییرات سریع در نیازهای مشتریان و شرایط بازار، به سرعت واکنش نشان داده است. در دوران تحریمها و مشکلات اقتصادی، گروه بهمن توانسته با بهکارگیری مدلهای چابک، خطوط تولید خود را تغییر دهد و به سمت تولید خودروهای با کیفیت و مقرونبهصرفه برای بازارهای داخلی و خارجی حرکت کند.
آنها همچنین توانستند در عرض زمان کمی محصولات جدیدی را به بازار عرضه کنند و نیازهای مصرفکنندگان را بهخوبی پوشش دهند. این انعطافپذیری و توانایی تغییر سریع استراتژیها در واکنش به شرایط بازار، نمونهای از چابکی استراتژیک است که به گروه بهمن این امکان را میدهد که در یک صنعت رقابتی و در شرایط اقتصادی سخت همچنان موفق عمل کند.
یکی دیگر از مثالهای چابکی استراتژیک میتواند شرکت ایرانسل باشد. ایرانسل در سالهای اخیر توانسته با سرعت به تغییرات بازار و نیازهای مشتریان خود واکنش نشان دهد و از فناوریهای جدید برای ارتقاء خدمات خود بهرهبرداری کند.
مثلاً در زمان شیوع بیماری کرونا، ایرانسل توانست به سرعت خدمات جدیدی را برای تسهیل زندگی مردم راهاندازی کند. این شرکت با توسعه سرویسهای دیجیتال مانند ایرانسل من و خدمات مبتنی بر ۵G توانست علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جدید مشتریان، مدل کسبوکار خود را بهطور کامل متحول کند. این انعطافپذیری در مدیریت و توانایی تطبیق سریع با شرایط جدید، از ویژگیهای بارز چابکی استراتژیک در ایرانسل به شمار میرود.
این نمونه نشان میدهد که در دنیای امروز، شرکتهایی که میتوانند به سرعت به شرایط جدید پاسخ دهند و استراتژیهای خود را در مواجهه با چالشها تغییر دهند، میتوانند بر رقبا پیشی بگیرند و از مزیتهای رقابتی بهرهمند شوند.
چگونه میتوان از این روندها بهرهبرداری کرد؟
برای بهرهبرداری از روندهای جدید و تبدیل آنها به مزیت رقابتی، هر کسبوکار باید بهطور مداوم به خلق و ارائه ارزش منحصر به فرد به مشتریان خود بپردازد. مزیت رقابتی زمانی ایجاد میشود که یک سازمان بتواند نسبت به رقبا ارزش بیشتری به مشتریان خود ارائه دهد. این ارزش میتواند به اشکال مختلفی باشد، از جمله کیفیت بالاتر محصولات، قیمت مناسبتر، تجربه بهتر برای مشتریان، یا نوآوری مداوم.
تمرکز بر خلق ارزش خاص میتواند به کسبوکارها کمک کند تا بهطور مؤثری از روندهای جدید استفاده کنند و در رقابتهای بازار پیشی بگیرند. این خلق ارزش میتواند در تمام ابعاد کسبوکار نمایان شود:
- کیفیت بهتر: ایجاد محصولات یا خدماتی با کیفیت بالاتر که مشتریان را ترغیب به خرید و بازگشت میکند. برای مثال، برندهای معتبر ایرانی مانند آرشیا که با توجه به کیفیت و نوآوری در تولید محصولات خود، توانستهاند در بازار رقابتی موفق عمل کنند و ارزش خاصی را برای مشتریان خود ایجاد کنند.
- تجربه منحصر به فرد مشتری: ایجاد تجربهای متفاوت برای مشتریان میتواند یکی از روشهای مهم برای ایجاد مزیت رقابتی باشد. برندهایی که میتوانند تجربیات خاصی برای مشتریان فراهم کنند، مانند شاپموی فیروز که با تمرکز بر مسئولیت اجتماعی و استخدام افراد معلول، علاوه بر ارائه محصولات با کیفیت، ارزشهای اجتماعی خاصی به مشتریان خود میدهند، میتوانند تفاوت خود را از دیگر رقبا آشکار کنند.
- نوآوری در مدل کسبوکار: ایجاد یا بهبود فرآیندهای کاری به گونهای که منجر به کارایی بیشتر، هزینه کمتر و در نهایت ارزش بالاتر برای مشتری شود. کسبوکارهایی که توانستهاند مدلهای نوآورانه و خاصی برای ارائه خدمات به مشتریان ایجاد کنند، میتوانند به سرعت از سایر رقبا متمایز شوند.
با تمرکز بر خلق ارزش خاص و ارائه آن به مشتریان، کسبوکارها نهتنها میتوانند مزیت رقابتی پایدار ایجاد کنند، بلکه روابط بلندمدتی با مشتریان خود برقرار کرده و سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهند.
2 پاسخ
بسیار عالی
خیلی ممنون